... آلنی، زمانی به او گفته بود: هرگز به آنقدر که می پری قانع نباش! هرگز نگو که بیشتر از این ممکن نیست. دائم از خودت عبور کن یاشا، برای این کار قبل از هر چیز، از من عبور کن!
طراوتم فریبت ندهد یاشا! پسر آلنی شدن برای تو بسیار شرم آور خواهد بود یاشا!
شاگردی که کمتر از معلمش بداند، دنیا را به عقب می راند، شاگردی که به قدر معلمش بداند، جهان را متوقف می کند.
جلد 4، آتش بدون دود، نادر ابراهیمی
و اگر شاگرد بیشتر از دنیا بداند.....؟!!!
نمیدونممم...!
به نظر نمیذارن بپره.....جلو پریدنش رو میگیرن این روزااا....!
پریدنش باید تو یه جای خلوت به دور از چشم دیگران باشه...!!!!
جالب بود. جای بسی تامل داره.
اعداد چی شد؟؟!!!!!
عبور تلخیه.....؟
هماره پایدار!
سلام...
نوشتتون منو برد به کلاس معماری جهان و حرفای آقای دهقانی...
مرسییییییییییییی
خط آخر نوشته ات خیلی زیبا بود...
سلام
درسی یاد گرفتیم ما هم !
تا سلام...
۩۞ Nima ¤¤¤ Tani ۞۩
سلام...
نخوندم کتابشو... ولی نکات جالبی بود... شاگرد فراتر از معلم!!!
بازم میام پیشت...
کاش می دونستیم دنیا اینقدر جلو اومده به کجا رسیده؟؟ کث اینقدر برای جلو رفتن بال بال میزنیم
salam salam hale shoma khobi ishala
che khabara
vagheean ziba bood
mamnoon az hame chiz
bazam beya va up kardi bikhabaram nazar
manam upam
ya hagh
سلام
زیبا بود
مرا به حرف نیاور، به گریستن مجبور نکن
مرا کنار اسبت نخوان، الوداع نکن
نامم را نبر، دستم را نگیر، به چشمانم نگاه نکن
آه، محبوب من... تنها امشب از این سفر بگذر.
نمی دونم آچیق تارزن اینو خوند یا ملان، وقتی آلنی داشت می رفت گنبد!!!
مرا به حرف نیاور، به گریستن مجبور نکن
مرا کنار اسبت نخوان، الوداع نکن
نامم را نبر، دستم را نگیر، به چشمانم نگاه نکن
آه، محبوب من... تنها امشب از این سفر بگذر.
نمی دونم آچیق تارزن اینو خوند یا ملان، وقتی آلنی داشت می رفت گنبد!!!