خیلی زود که برگردی
باز برای بی تو ماندن من
هزاره ای ست
که پرشکوفه ترین کلمات مرا در غیاب نور
به خواب سایه خواهد برد
سفر به سلامت
پرنده ی دخترانه ترانه
تنها تو می دانی
که هیچ پیش گویی از خوابگزاران محرم آسمان
گمان نخواهد برد
که من از بازجست بی سرانجام آن سفر کرده
روزی به عریان ترین رویا ها خواهم رسید
من مجبور به باور بی دلیل این دقیقه ام
که خداوند از آخرین سهم ستارگان
تو را برای تنهاترین شاعر فرودستان خسته فرستاده است
هنوز نرفته از عطر آب و آواز نیزه ها
بین تشنگی های تو منتهای کجا
به شامات شبانه ام می برد
بازآ
که غیاب تو از حدود این همه رویا
هزاره ای ست ... فرستاده ی آخرین آواز آدمی
سید علی صالحی
قشنگ بود
الان نیم ساعته با اهنگ روی وبلاگت دارم حال می کنم
سلام
جالب بود رهگذر ولی کاش همیشه یه راهی برای بازگشت باشه()بازآ!