با غریبه ها آشنا

with familiar strangers با غریبه ها آشنا

با غریبه ها آشنا

with familiar strangers با غریبه ها آشنا

ماسه ها و حماسه ها

نمی دانم اگر در بطن هر صدف به جای مروارید ماسه بود

و معنی هر غزل به جای عشق حماسه بود

باز هم خورشید فردا طلوع می کرد!


نظرات 5 + ارسال نظر
سانی پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 09:05 ق.ظ http://sany.ir

احتمالا جای خورشید و ماه هم عوض می شد:)

شاهد پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:01 ب.ظ http://mkz61.parsiblog.com

هیچ اتفاقی نمی افتاد و باز هم خورشید طلوع می کرد چون در اون صورت حتما ماسه به اندازه مروارید ارزشمند می شد و توی قالب حماسی شعرهای عاشقانه می گفتند. اللبته شاید به جای کلمه طلوع ا زلفظ غروب استفاده می شد امام چیزی که مهمه خود فعل طلوعه

محمد پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:05 ب.ظ

عشق رنگ حماسه می گرفت ..... دیگر زمانی نبود ...

سیمین دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.gofteguhayetanhayi.mihanblog.com/

شاید از مغرب طلوع کند....

ستاره دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ http://asre-khamoosh.blogfa.com

سلام
باید از خورشید پرسید...
باید از خورشید بپرسم:
چه کس به تو آموخت
طلوع
وغروب را


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد