با غریبه ها آشنا

with familiar strangers با غریبه ها آشنا

با غریبه ها آشنا

with familiar strangers با غریبه ها آشنا

۹۴

خیلی زود که برگردی
باز برای بی تو ماندن من
هزاره ای ست
که پرشکوفه ترین کلمات مرا در غیاب نور
 به خواب سایه خواهد برد
 سفر به سلامت
 پرنده ی دخترانه ترانه
 تنها تو می دانی
که هیچ پیش گویی از خوابگزاران محرم آسمان
گمان نخواهد برد
 که من از بازجست بی سرانجام آن سفر کرده
 روزی به عریان ترین رویا ها خواهم رسید
من مجبور به باور بی دلیل این دقیقه ام
که خداوند از آخرین سهم ستارگان
تو را برای تنهاترین شاعر فرودستان خسته فرستاده است
 هنوز نرفته از عطر آب و آواز نیزه ها
بین تشنگی های تو منتهای کجا
به شامات شبانه ام می برد
بازآ
 که غیاب تو از حدود این همه رویا
هزاره ای ست ... فرستاده ی آخرین آواز آدمی

سید علی صالحی

نظرات 3 + ارسال نظر
سانی سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:23 ب.ظ http://sanimemoirs.com

قشنگ بود

امین.ن سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:28 ب.ظ http://MYPAGE.BLOGFA.COM

الان نیم ساعته با اهنگ روی وبلاگت دارم حال می کنم

نگین پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:10 ب.ظ http://delaram62.blogsky.com

سلام
جالب بود رهگذر ولی کاش همیشه یه راهی برای بازگشت باشه()بازآ!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد